دیدی گاهی اوقات آخرشبا یا بعضی روزا که یه فعالیتی انجام میدیم یه حسی بوجود میاد که انگار هر کاری بخوایم میتونیم انجام بدیم؟
چالش ذهنی این روزام اینه که چحوری میشه این حس رو بصورت توزیع شده تری تجربه کرد.مثلا پنج روز هفته این حال و هوا رو داشته باشم.یا روزی سه/چهار ساعت.
"ناخودآگاه"بحث جالبی بود که امیدوارم از ماه بعد بتونم روش کار کنم.یه سری چیزا خوندم که میگه یه چرخه ای از عادت ها منجر به اون حس میشه که با تمرین رو ناخودآگاه میشه کاری کرد بیشتر و حساب شده تر اون حس بوجود بیاد.هر چند کار ساده ای نیست
این هفته آخر قبل از رفتن بیشتر برام حس مرگ رو داره(البته قصد ناله کردن ندارم و فقط جنبه های خوبش مد نظرمه!)
سعی میکنم از زمانم بهتر استفاده کنم
سه تا کتاب درمان شوپنهاور و روان درمانی اگزیستانسیال و کار عمیق رو پریشب بصورت اینترنتی خریدم و منتظرم که برسه
صبح ساعت پنج و نیم بیدار شدم و یه نیم ساعتی فکر میکردم چرا تو خدمت باید ساعت 4 صبح بیدارت کنن؟!
البته بصورت کلی و وقتی به هدفم نگاه میکنم راضیم از اوضاع.تا حدودی میشه گفت انتخاب خودم بود که ببینم رندم کجا میفتم(ولی دیگه اصلا توقع اینجور پیشامدی رو نداشتم).بعدا باید ماجراشو بنویسم که یادم نره!