من واقعا با آدما صحبت میکنم غمگین میشن
یا من مشکل دارم یا همه آدما!
کلاس امروز رو به بهانه علائم کرونا کنسل کردم.
یه ماهی میشه که صحبت کردم و یه روز در هفته میتونم بیام خونه.در واقع ساعت ۳ عصر پنجشنبه تا ۵ صبح جمعه.تقریبا ۱۰۰ کیلومتر راه. هدفم فقط این کلاس هست.
دیگه حس خوبی به کلاس ندارم.البته مشکل از خودمه قاعدتا.اونقدری که باید وقت نمیزارم
اخطار:متن حاوی چس ناله هست
از اینکه چندین هفته یا حتی چند ماه روی خوب شدن حالم کار کنم و یه دفعه بدون هیچ دلیلی به اوج افسردگی برسم در حدی که هر کار کردم رو بزارم کنار خسته شدم.
دیگه نمیخوام دوباره مصرف دارو رو شروع کنم ولی از اون روزهای سیاه بهار سال 99 میترسم.امیدوارم دوباره تکرار نشه.
امیدوارم ایندفعه هرچی رشته بودم پنبه نشه
امروز خیلی کلافه بودم
دائم حس عقب بودن و نرسیدن به موقع به نتیجه مطلوب رو داشتم
شب زنگ زدم به استاد زبان و بهش گفتم
گفت هیچ اتفاقی ناگهانی نمیفته
منو دوباره دعوت کرد به آرامش و اینکه همین یه کتاب رو با تمرکز زیاد و تکرار خیلی زیاد بخونم
بازم وعده نمره ۸ تا شش ماه آینده رو داد
امید به خدا
ببینیم چی میشه
من به این نتیجه رسیدم اینستاگرام و تویئتر و واتساپ خیلی بیهوده هستن ولی خودمو گول میزنم در کنارش فوایدی هم دارن
حالا میخوام به این باور ذهنی برسم که واقعا چرته و از هر سه تاشون بزنم بیرون ولی ایندفعه دیگه اگه اومدم بیرون دیگه هیچ وقت برنمیگردم بهشون
پس شاید هیچ وقت هم نزنم بیرون:))