busymind

busymind
بایگانی

176

جمعه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۱۵ ب.ظ

امروز ضبح ساعتای 00:30با ممد رفتیم دم در دانشگاه سیگار بگیریم.صاحب دکه خودش نبود و یه پسر نوجوون اونجا بود
باهاش سر صحبت رو باز کردیم و میگفت چندباری منو دیده.چون جلو در دانشگاه آدامس میفروشه
از سن و سالش و وضعیت تحصیلش پرسیدم.گفت سیزده سالشه و درس نمیخونه
خواستم امید بدم بهش گفتم چه بهتر.هیچ چیزی رو از دست ندادی.هیچ خبری توی درس نیست ولی خیلی محزون گفت دوست داره بخونه
از کار و کاسبی و غیره هم پرسیدم.روزی ده تومن داشت و راضی بود.اسمش نصرالله بود
 

۹۶/۱۱/۲۷
BusyMind

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی