busymind

busymind
بایگانی

276

شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۷، ۰۳:۲۲ ب.ظ
شب با علی و حامد و ممد توی اتاقشون بودم
بحث این شد که اگه برگردیم عقب نمیایم دانشگاه و میریم سراغ کار
با این شغل جدید توی دانشگاه و به واسطه خانمِ علی آشنا شدیم
بعد من گفتم الیتهخدا خیر بده اونی که واسطه شد تا ما این کار رو پیدا کنیم
بعدش گفتم خدا خیر بده اونی که باعث شد با این واسطه آشنا بشیم که باعث شد کار پیدا کنیم
بعد یکی گفت خدا خیر بده اونی که واسطه شد که واسطه اول با واسطه دوم آشنا بشن:)
خلاصه همینجور ادامه دادن که گفتم اگه همینطور پیش بره میرسیم به اون کاپیتان کشتی که چند تا کارتن موز رو آورد ایران:)
۹۷/۰۹/۱۷
BusyMind

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی