033
امروز داشتم ایمیلمو چک میکردم
کلی ایمیل فیک داشتم که پاک کردم و رسیدم به ایمیل های یک سال پیش که با اساتید یا بقیه داشتم
خیلی جالبه مرور جریان زندگی
میخوام جدی تر روزنوشته بنویسم
امروز وقتی از جلسه امدم خیلی دپرس بودم.کلی حس ناامیدی داشتم
همش ذهنم درگیر اینده بود که قراره چی بشه؟قراره تا اخرش اینقدر مزخرف باشه؟
و چند تا عامل مزخرف دیگه هم تو ذهنم بود که واقعا دردسره
ولی عصر که از خواب بیدار شدم کلی انرژی داشتم
باید تحت هر شرایطی روحیمو حفط کنم و امید داشته باشم به اینده
وقتی امید داشته باشی و تلاش کنی شاید دقیقا به هدفت نرسی ولی به همسایگی های هدفت که میرسی
دوست دارم زبانمو شروع کنم و قوی باشم
دوست دارم معدلمو خیلی ببرم بالا
بتونم بعد از چندسال زندگی مزخرف برم خارج از کشور زندگی کنم
ولی اینا انگیزه کافی بهم نمیده
دوست دارم به خواهرام کمک کنم تا پیشرفت کنن
خودشونو نشون بدن
دوست دارم زودتر به درامد برسم
باید بتونم مستقل باشم